Thursday, July 28, 2011


دَع التَکاسُل تَغنَم فَقَد جَری مثلُ       که زاد رهروان چستی است و چالاکی



                     Catharsis or Katharsis is a Greek word meaning "emotional cleansing". It describes an extreme change in emotion, occurring as the result of experiecing strong feelings (such as sorrow, fear, pity, or even laughter). It has been described as a "purification" or a "purging" of such emotions.
The term Catharsis has also been adopted by modern psychotherapy, particularly Freudian psychoanalysis, to describe the act of expressing, or more accurately, experiencing the deep emotions often associated with events in the individual's past which had originally been repressed or ignored, and had never been adequately addressed or experienced.

6 مرداد ماه 90



3 comments:

  1. سلام عزیزم....خوشحالم که می‌نویسی...این بهترین کاره... و من خوشحالم که قراره بخوانم...یک کار مفید بکنم حداقل...من دعات می کنم از ته ته دلم

    ReplyDelete
  2. Last paragraph reminds me of Albert Camus's saying:

    Don't walk in front of me; I may not follow. Don't walk behind me; I may not lead. Just walk beside me and be my friend.

    BTW hope all things will get better soon

    ReplyDelete
  3. وصالیِِ خود پژوه
    تیشه می افکن به کوه؟! *

    اولاً
    پیشنهاد میکنم این مطلب رو که در مورد تنوینه ! بخونی:

    http://ashouri.malakut.org/archives/2005/10/post_15.shtml

    مطلع ش به این صورت هست:

    در این سال‌ها برخي نویسندگان وسوسه شده اند که تنوین را در واژه‌هایِ عربی‌تبار به جایِ شکلِ نوشتنِ آن به شیوه‌یِ زبان‌تگاره‌یِ سنّتی، یعنی [-ًا]، بر اساسِ واگویه‌ (یا تلفّظِ) آن به [-ن] در فارسی تبدیل کنند. برایِ مثال، «تقریباً» را «تقریبن» بنویسند. این گرایش نخست به صورتِ شوخی و بازی از وغ وغ ساهابِ صادق هدایت آغاز شد و سپس کساني آن را در روزگارانِ بعدی جدّی گرفتند و تقلید کردند. هدایت در نوشته‌هایِ دیگر- اش هرگز این شیوه را دنبال نکرد...

    2 - ارجاعاتتون رو لطفا بیشتر کنید.
    شاید یکی اصن هیچی نفهمید

    3 -
    مامانِ من در چل به بالا شنا یاد گرفت و بعد رانندگی
    پس نتیجه میگیریم که می تونی هنوز استراحت کنی
    D:

    4 -
    إِنْ أُرِ‌يدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ
    مَا اسْتَطَعْتُ ۚ
    وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ ۚ
    عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

    ﴿هود ٨٨﴾

    * "می افکن" دوم شخص جمع است که از می + بن مضارع ساخته می شود. این گونه صرف و نحو در شمال غرب فلات قاره سابقه داشته و بصورت استفهامی در دیگر صیغه ها نیز نیز بکار رفته است. مانند "چرا می خند؟"

    ReplyDelete